فراموش نمی کنیم...
در میخانه ببستند خدایا مپسند
که ...
که ...
بهار
سال نود و یک بود مانند هر سه شنبه ساعت شش و نیم صبح پراید را در
پارکینگ بلوک هفده آتی ساز پارک کردم و با تلفن یک تک زنگ به منزل استاد
لطفی زدم تا ایشان آماده شوند و پایین بیایند معمولا به اندازه یک سیگار
کشیدن فرصت بود
هوای بهاری و صبح لطیفش و
سیگاری که تازه روشن کرده بودم که خلاف معمول تا پک اول و دوم را زدم استاد
با شادابی بسیار زودتر از همیشه پایین آمد از دور لبخند می زد نزدیکش رفتم
و خیلی گرم تر از هر بار سلام علیک کرد داخل ماشین که نشستیم گفتم :
"استاد چی شده انقدر خوشحالین ماشاالله"
خندید و گفت :
"آی آقای توکلی نمی دونی چی شده که؟"
گفتم :
خیر باشه!
گفت :
"دیشب
از آقای ... زنگ زد و گفت قراره از شما و سه هنرمند دیگه به عنوان نخبگان
هنر ایران در حضور رییس جمهور تقدیر بشه سیصد تا سکه طلا هم می دن" !
من اخمام یک کم رفت تو هم
استاد با شیطنت گفت :"نظرت چیه آقای توکلی"
گفتم :
"چه عرض کنم خودتون ..."
حرفم رو قطع کرد گفت :
"جواب دادم بهشون"
با اضطراب گفتم چی گفتین؟
گفت :
" گفتم نعععععع " بعد هم همون خنده بلند همیشگی اش ...
من ذوق زده آداب همیشه یادم رفت و گفتم :
"دمتون گــــــــــــــــــــــــــــــــــرم استااااااااااد"
این رو آقای دولت آبادی هم در جریانش بود و در برنامه افق صدای آمریکا شهادت داد که لطفی 300 سکه را نگرفت
از من هم که اینجا دروغی نشنیده اید پس ...
امروز دیدن عکس های استاد علیزاده در حال فشردن دست آقای روحانی رییس جمهور آن خاطره را به یادم آورد
ممکن است بگویید آن احمدی نژاد بود و این روحانی که منتخب 18 میلیون ایرانی است
من قضاوت نمی کنم فقط سوال می کنم و در آخر هم چند کلمه با استاد علیزاده درددل می کنم
1- آیا سرکوب مردم در سال 88 به دستور احمدی نژاد بود یا به دستور حاکمیت؟
2- آیا شعار "مرگ بر دیکتاتور مردم " خطاب به احمدی نژاد بود یا راس حاکمیت؟
3- با آمدن روحانی ، حاکمیت عوض شد و دیکتاتور رفت و سرکوب ها تمام شد؟
4- آیا روحانی رییس جمهوری همین نظام نیست؟
5-
آیا یا آمدن روحانی تغییری در معظلات موسیقی پدید آمد ؟ مثلا مجوز ها
برداشته شد یا روندش تغییر کرد؟ لغو کنسرت ها کمتر شد؟ مجوز آلبوم ها سریع
تر شد؟ یا در تلوزیون ساز نشان داده می شود؟ حرمت موسیقی برداشته شد؟ صدای
زن آزاد شد؟
6- چند درصد این 18 میلیون که به روحانی رای دادند در یک رفراندوم آزاد به جمهوری اسلامی آری می گویند؟
7-
از سوابق روحانی در سرکوب ها و نقش او در تثبیت این نظام بگذریم ، آیا فرض
بر اینکه اساسا بجای روحانی زبانم لال شاملو پذیرفته باشد که رییس جمهوری
اسلامی ایران باشد، صرف نظر از ابژه (روحانی ، احمدی نژاد ، شاملو (!)) در
سوژه ریاست جمهوری یک حکومت نامشروع تفاوتی ایجاد می شود؟
استاد حسین علیزاده
هنرمند
شاخص این سرزمین است چهارمضراب بیات ترک اش یکی از بهترین نمونه های
چهارمضراب در موسیقی ایران است، نوروز 63 اش شاهکار است، فضایی که در راز
نو با یک تنبور و چهار خواننده ایجاد کرده هماره برایم بکر و حیرت انگیز
است ، شهید با آن مقدمه شاهکارش ، ژاله خون شد و.... همه و همه جاودانه اند
اگر
بجای دیدار روحانی به دیدار خامنه ای هم می رفت (که در سوژه گی چندان فرق
نمی کند) چهارمضراب بیات ترک همان بود ، نوروز همان بود راز نو همان راز
نو بود و یک ذره از سابقه هنری اش خدشه دار نمی شود
اگر
فردای این دیدار هم باز چنین خلق کند (هرچند معتقدم درون هنرمند در واکنش
با کنش های اجتماعی اش رسا و نارسا می شود) دستمریزاد می گویم و بجان می
شنوم و بر چشم می گذاریم
اما
استاد عزیز
شان دست های شما جفت شدن مقابل بدن مانند مرعوبین قدرت چون مرادخانی که از قضا همین ژست را هم دارد نبود
شان دست های شما فشردن دست یک روحانی شیعه آن هم در مقام رییس جمهوری اسلامی ایران نبود
استاد عزیز
دلم
نمی آید به پاس همه ی لحظه های نابی که با موسیقی تان برایم ساخته اید
جمله شاملو را در خصوص اقبال هنرمندان به دولت خاتمی نقل کنم فقط همین اش
بس که هنرمند بر قدرت است نه با قدرت
استاد عزیز
اگر
می گویید این آقا منتخب است ( که توضیح دادم چرا این استدلال سست است) می
گویم قلب ما یکبار دیگر هم به درد آمد آن موقع که به وزارت ارشاد دوره
احمدی نژاد رفتید و ریاست ارکستر ملی را قبول کردید جلوی پرچم جمهوری
اسلامی عکس گرفتید و مصاحبه کردید : "هستم و انتقاد می کنم" از آن پس
انتقادی از شما نسبت به دولت را یادم نیست بلکه گفتید لطفی جوری حرف می زند
که انگار نماینده دولت است تا هنرمندان"
استاد عزیز
اگر از امروز شما را به تخفیفِ ابژه روحانی ، هنرمند تایید کننده ی حکومت نخوانیم می توانیم هنرمند تایید جناحی از حکومت بخوانیم
اختیار
با شما بوده و هست دوست داشتید و رفتید و با قدرت دست دادید دوست داشتید
بجای اینکه مانند " فرزین" ی استوار پشت ما سربازان کوچک را بگیرید در
مقابل ما که از روی سن پایین مان می کشند و ممنوع الکارمان می کنند و به
جرم حرف زدن به فاسدی چون مرادخانی تبعیدمان می کنند در کنار او بایستید
حتی
چند کلام من را هم سخت شمردید و از سوییس تا تهران و گرگان پیام شما رسید و
سرانجام به خواهش برادر استاد لطفی به من تبدیل شد تا به احترام لطفی تا
چهلمش زبان در کام کشم
که حسرت خوردم کاش به
احترام حیات لطفی دهان محمد موسوی ماهور را هم چنین می بستید و یا گیریم
که در زندگی سنت دشمنی باشد و در مرگ سنت احترام ، به همین احترام تلنگری
هم به رضا درویشی می زدید
امروز فکر می کنم شاید احترام مرادخانی مهم بوده تا چهلم لطفی
کاش چنین نباشد
و
کاش توجیهی باشد که به ذهن سوگوار من نرسیده باشد
راستی آقای علیزاده آروین صداقت کیش هنوز در زندان اوین است
کاره ای نیستم که ببخشم یا نبخشم
اما
فراموش نمی کنم
هرگز فراموش نمی کنم
همانطور که خیلی چیزها دیدیم و نگفتیم اما فراموش نکردیم ...
بهراد توکلی






